دست‌نوشته‌های کمیل

بایگانی

با سرباز ولایت در مکتب سلیمانی(16)

دوشنبه, ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۰۴:۱۰ ق.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

با سپهبد سلیمانی در مکتب مقاومت

واکنش سردار سلیمانی به پیشنهاد کاندیداتوری اش

به حاج قاسم گفتم که محبوبیت شما اقتضا میکندکاندیدای ریاستجمهوری شوید. ایشان در جواب گفتند:

"من نامزد گلوله ها و نامزد شهادت هستم. سا لهاست در این جبهه ها به

دنبال قاتل خودم هستم، امّا او را پیدا نمیکنم"

راوی: حجت الاسلام حاج علی اکبری، خطیب نماز جمعه تهران

خاطره آیت الله نوری همدانی از امضا برکفن شهید سلیمانی

حاج قاسم سلیمانی مکرر در دفتر ما رفت وآمد داشت، در آخرین دیدار بعداز  ملاقات رسمی گفتند که همه بیرون بروند من با شما کاری خصوصی

دارم، بنده و ایشان در اتاق ماندیم.

حاج قاسم از کیف کفنش را آورد و به بنده گفت که کفن من را امضا کنید و نام خود را بنویسید و ما هم امضا کردیم، بعد هم گفت میخواهم به عنوان خداحافظی چند رکعت نماز پشت سر شما بخوانم.

بعد از دیدار بنده از ایمان و بصیرت ایشان منقلب شدم و عشق و علاقه به

جهاد و شهادت داشت، در زمان خداحافظی سردار سلیمانی را در آغوش گرفتم

و آیه" مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَهَّ عَلَیْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ

وَمِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِیاً" را قرائت کردم و با چشمان اشک بار

خداحافظی کردیم...

روایت حاج قاسم سلیمانی:

وقتی برای آیت الله بهاءالدینی تعریف کردم که شهید حسین علی عالیشب عملیات روی سیم های خاردار خوابید تا بچه ها از معبر عبور کنند،

ایشان بیش از 10 دقیقه گریه کردند...__

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۰۲/۲۹
داود احمدپور

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی