دست‌نوشته‌های کمیل

بایگانی

مصطفی به روایت غاده(2)

جمعه, ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۰۲:۳۰ ق.ظ

بسم رب الشهدا

قسمت و توفیق بی جهت نیست دغدغه ها رفتارها را تعین میکند تقدیر را خدا مینویسد ایشان با توجه به خواست و لیاقت و خیر ما مینویسد

ماجرا از روزی شروع شد که سید محمد غروی، روحانی شهرمان، پیشم آمد و گفت: آقای صدر میخواهد شما را ببیند. من آن وقت از نظر روحی آمادگی دیدن کسی را نداشتم، مخصوصا این اسم را. اما سید غروی خیلی اصرار میکرد که آقای موسی صدر چنین و چناناند، خودشان اهل مطالعهاند و میخواهند شمارا ببینند. این همه اصرار سید غروی را دیدم قبول کردم و هرچند به اکراه یک روز رفتم مجلس اعلای شیعیان برای دیدن امام موسی صدر، ایشان از من استقبال زیبایی کرد. از نوشتههایم تعریف کرد واینکه چقدرخوب درباره ولایت وامام حسین)ع) که عاشقش هستم نوشتهام. بعد پرسید: الان کجا مشغولید؟ دانشگاهها که تعطیل است. گفتم: در یک دبیرستان دخترانه درس میدهم. گفت: اینها را‌‌ رها کنید، بیایید با ما کار کنید.

پرسیدم چه کاری؟ گفت: شما قلم دارید، میتوانید به این زیبایی از ولایت، از امام حسین(ع) ، از لبنان و خیلی چیزها بگویید، خوب بیایید و بنویسید. گفتم: دبیرستان را نمیتوانم ول کنم، یعنی نمیخواهم. امام موسی گفت: ما پول بیشتری به شما میدهیم، بیایید فقط با ما کار کنید. من از این حرف خیلی ناراحت شدم. گفتم: من برای پول کار نمیکنم، من مردم را دوست دارم.

اگر احساسم تحریکم نکرده بود که با این جوانان باشم اصلاً این کار را نمیکردم، ولی اگر بدانم کسی میخواهد پول بیشتر بدهد که من برایش بنویسم احساسم اصلاً بسته میشود. من کسی نیستم که یکی بیاید بهم پول بدهد تا برایش بنویسم.

و با عصبانیت آمدم بیرون. البته ایشان خیلی بزرگوار بود، دنبال من آمد و معذرت خواست، بعد هم بیمقدمه پرسید چمران را میشناسم یا نه.

گفتم: اسمش را شنیدهام.

 گفت: شما حتماً باید اورا ببینید. تعجب کردم،

 گفتم: من از این جنگ ناراحتم، از این خون و هیاهو، و هرکس را هم در این جنگ شریک باشد نمیتوانم ببینم

. امام موسی اطمینان داد که چمران اینطور نیست. ایشان دنبال شما میگشت. ما موسسهای داریم برای نگهداری بچههای یتیم. فکر میکنم کار در آنجا با روحیه شما سازگار باشد. من میخواهم شما بیایید آنجا و با چمران آشنا شوید. ایشان خیلی اصرار کرد و تا قول رفتن به موسسه را از من نگرفت، نگذاشت برگردم.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۰۲/۱۹
داود احمدپور

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی