دست‌نوشته‌های کمیل

بایگانی
آخرین مطالب

با سرباز ولایت در مکتب سلیمانی(6)

جمعه, ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۱۱:۵۰ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

خاطره ای متتشر نشده از بارزانی، نخست وزیر کردستان عراق!

داعش به دروازه های اربیل رسیده بود وبیم آن میرفت که شهر عنقریب

اشغال شود. بارزانی می گوید من پس ازحمله داعش با امریکائی ها ترکها

انگلیس فرانسه وحتی عربستان تماس گرفتم که همه مقامات این کشورها

درجواب گفتند که فعلا هیچ کمکی نمی توانند بکنند. بارزانی می گوید

من فورا بامقامات ایرانی تماس گرفتم وبه انها صریحا گفتم که شهردرحال سقوط است اگر نمی توانید کمکی کنیدماشهر راتخلیه می کنیم.

لذا مقامات ایرانی فورا شماره تماس قاسم سلیمانی رابه من دادند وگفتند

حاج قاسم نماینده تام الاختیار ما در امور مبارزه باداعش است. لذا فورا با حاج قاسم تماس گرفتم واوضاع رادقیقا شرح دادم. حاج قاسم به منگفت من فرداصبح بعداز نمازصبح اربیل هستم. به اوگفتم فردا دیراستهمین حالا بیایید. حاجی گفت کاک مسعود فقط امشب شهررا نگهدار...

بارزانی درادامه می گوید فردا صبح حاج قاسم درفرودگاه اربیل بود و من به استقبالش رفتم. حاجی با 50 نفراز نیروهای مخصوصش آمده بود . آنها سریعا به محل درگیری رفتند ونیروهای پیشمرگه راسازماندهی دوباره کردند ودرعرض چند ساعت ورق بنفع ما برگشت... درضمن کمکهای تسلیحاتی ایران نیز برای مارسید. بارزانی می گویدحاج قاسم چند نفراز نیروهایش را جهت مشاوره نظامی دراربیل گذاشت وخودش به کربلا بازگشت. بارزانی می گوید ما بعدها یک فرمانده داعش را اسیر کردیم و از او پرسیدیم چگونه شد شما که درحال فتح اربیل بودید به یکباره عقب نشستید... این اسیر داعشی بما گفت نفوذی های ما دراربیل بما خبر دادند قاسم سلیمانی دراربیل است... لذاروحیه افراد ما به هم ریخت وعقب نشستیم... !

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۰۲/۱۹
داود احمدپور

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی