دست‌نوشته‌های کمیل

بایگانی

با صیاد دلها در نهضت خاطره گویی(20)

سه شنبه, ۹ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۰۴:۴۸ ق.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

همسرش راهی قم شدند بین راه صدای اذان از رادیو شنید ماشین را نگه داشت همیشه دائم الوضو بود ماشین را نگه داشت زیراندازی را که در ماشین داشت آماده کرده گوشهای در کنار جاده آماده نماز شد

خانمش به صیاد گفت تا قم راهی نمانده میرویم قم نماز میخوانیم

صیاد گفت از کجا معلوم برسیم نماز اول وقت ارزش بالایی دارد رفتیم قم دوباره نماز میخوانیم

هرچه بیشتر با معبود خلوت داشته باشیم بیشتر بهره برداری میکنیم 

 

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۰۲/۰۹
داود احمدپور

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی