دست‌نوشته‌های کمیل

بایگانی

رضای غریب (12)

دوشنبه, ۱ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۰۵:۵۶ ق.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 عملیات مسلم بن عقیل منطقه سومار سال ۶۱ انجام شد تو این عملیات رضای چراغی به عنوان فرمانده تیپ بود همت فرمانده قرارگاه ظفر بود رضا تو آزادسازی خرمشهر از ناحیه پا مجروح بود ناچار آن دوره با عصا حرکت می کرد هنوز پاش خوب نشده بود عملیات شب انجام شد صبح هنوز هوا روشن نشده رضا به عنوان فرمانده تیپ به همراه راننده و بیسیم چی و یکی از دیده بان ها وارد محور عملیاتی شد و عصا زنان رفت بالای ارتفاع خط رو چک می کرد بچه ها کجا مستقر بودند رو چک می کرد تو همین حین که داشت میدهد رسیدگی میکردرسید به نقطهای سمت راست حد بچه ها دیگه کسی نبود برای رضا سوال انگیز شد ناچارند مسیر و ادامه داد تا رفت رسید به جایی که ارتفاع کم میشه و یک شیار بزرگی به صورت صخره ای جلوی پا پیدا شد و یه بخشی از این جاها هیچ نیروی نیست هنوز نیروها کامل گسترش پیدا نکرده بودند رضا تا متوجه این جریان شد ه تو شیاررا نگاه کرد  یه ستون بزرگ عراقی ها هوا تازه داره روشن میشه دنبال غافلگیر کردن بودند

ستون بزرگ عراقیها از این شیار دارند نیروهای ما و بچه های عاشورا را دور میزنند تا متوجه این شد چهار نفر آدم هستنددو تا کلاش  دارند خود رضا که با عصا است اسلحه را گرفت و شروع کرد به سمت عراقیا تیراندازی کردن در حین اینکه تیراندازی میکرد و همراهانش گفت شروع کنید با صدای بلند تکبیر گفتن دوتا اسلحه تیراندازی می کرد چهار نفر آدم با صدای بلند تکبیر می گفتند همینطور که مشغول بودند بچه هایی که با فاصله از چراغی بودند صدای تکبیر و تیراندازی را شنیدند حساس شدن به سمت صدا حرکت کردن و آمدن دیدن ۴ نفر میجنگیدن با حداقل دو تیپ از نیروهای عراقی اند و دوتا اسلحه دارند و یکیشون هم پای مجروح با عصا بچههای بسیج همراهی کردند در حین که داشتند تیراندازی میکردند تکبیر میگفتند لحظاتی گذشت دشمن نتوانست مقاومت کند ناچار مجبور شدند کشته و زخمی بریزند و عقبنشینی کنند

 توی اون شرایط تصمیم عاقلانه رضا عملیات رو نجات داد توی اون شرایط به این شکل تصمیم گرفت من باید با دشمن بجنگم و با تکبیر ۲ تا کار انجام بدم ایجاد رعب و وحشت در دل دشمن اعلام خطر به دوستان تکبیرهای بچه ها به دل دشمن وحشت انداخت و مابقی رزمندهها را خبردار کرد این نقطه از خط درگیری تعدادی از بچهها رسیدن فردای ان روز قرارگاه بررسی کرد اگر این دوتا تیپ عراقی میآمدند می تونستند راحت بچه های تیپ۲۷ و ۳۱ عاشورا رو جمع کنند ببرند رضا با پای مجروح با دو تا اسلحه ابتدای کار جلوی دوتا تیپ عراقی را گرفت

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۰۲/۰۱
داود احمدپور

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی