دست‌نوشته‌های کمیل

بایگانی

برادر احمد (12)

چهارشنبه, ۲۷ فروردين ۱۳۹۹، ۰۷:۲۰ ق.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

حاج احمد جمع تضادها بود از طرفی ابهتی و قاطعیتی ویژه داشت طوری که نه تنها نیروهای تحت امر ایشان سمعا و طاعا بودند بلکه خیلی از فرماندهان هم طرازش به او ایمان داشته و تائیدش میکردند واز طرفی روحی لطیف و مهربان داشت ایشان در مهربانی کردن بین دوست و دشمن تبیعض قائل نمیشد حاجی ضمن اینکه به فکر ارتقاء توان جسمی نیرو های تحت امرش بود در همان حین برای بالا بردن سطح فهم و بصیر شدن انها کمترین کوتاهی را جائز نمیدانست تا جایی که در اموزش نظامی خودش در امر اموزش پیشتر ازدیگران در تمرینات فعال بود و در افزایش شناخت جلسات مباحثه راه میانداخت و خود شخصا یک طرف بحث میشد تا با این جلسات سعه صدر یارانش را افزایش دهد و نقاط ضعف شناخت را پیدا کند و بزرگترین دشمن انسان که همان جهل است را از بین ببرد  از طرفی در حین حفظ جایگاه فرماندهی در روابط خود و نیروهای تحت امرش در همان حال کاری میکرد که نیروهایش با او احساس غربت نکنند و از طرفی برای برنامه هایش کاملا عاقلانه عمل میکرد و در همان حین شرط موفقیت را در عاشقانه حضور داشتند در میدان عمل هم میدانست و نشان هم داد

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۰۱/۲۷
داود احمدپور

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی