برادر احمد (11)
بسم الله الرحمن الرحیم
محسن رضایی در سایت شخصی نوشت:
خرمشهر را به لطف خدای متعال آزاد کرده بودیم اسرائیل به جنوب لبنان حمله کرد. نمیتوانستیم در مقابل حمله اسرائیل بیتوجه باشیم..
موضوع در شورایعالی دفاع طرح شد. قرار شد تیمی به سوریه رفته، چارهاندیشی کنیم. فرماندهان لشگرها را زیر نظر گرفتم، مناسبترین فرمانده را احمد متوسلیان دیدم. چهرهای آرام و خونسرد داشت. وقتی یک سال قبل به مریوان رفتم و به او گفتم خودش را برای تشکیل یک تیپ رزمی آماده کند، با نگاهی باور نکردنی و ذوق زده به من گفت: یک تیپ. گفتم آره. خیلی خوشحال شد. آن موقع سپاه، سازمان رزمی خاصی جز چند گردان نداشت.
تشکیل تیپ کار بزرگ و خارقالعادهای بود. به هر کسی نمیتوانستم بگویم که تیپ درست کند. در این رابطه هم با کسی مشورت نکردم. البته آن موقع فرماندهان اصلی جنگ که عمدتا در جنوب مستقر بودند، ایشان را نمیشناختند و نمیتوانستند درباره تواناییهایش به من مشورت بدهند.
نهایتا تصمیم گرفتم که ایشان با کمک حاج همت و آقای شهبازی بیایند به جنوب و یکی از تیپ های سپاه را سازمان بدهند. هر سه به جنوب آمدند و با کمک یکدیگر تیپ محمد رسولالله را از استان تهران تشکیل دادند و در عملیاتهای فتحالمبین و بیتالمقدس شرکت کردند. از بهترین نیروهای ما شدند. کمتر از یک سال یک تیپ رزمی بسیار قدرتمند را شکل داده بودند