دست‌نوشته‌های کمیل

بایگانی

فن بیان در روایتگری نور (9)

يكشنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۹، ۱۱:۰۸ ق.ظ

  2-محبت کردن :

 راوی حین روایت در کلمه کلمه خود باید به مخاطب محبت کند الفاظ بار دارند آنها را قبل از شروع روایت باردارش کنیم روایت را محبت‌آمیز چینش کنیم روایت را محترمانه تقدیم کنیم اگر راوی با باور مهربانی کردن مسئولیت روایت را قبول کند حتما این احساس مسئولیت روایت را با برکت میکند
مثال :

 تابستان سال ۶۲ در اردوگاه قلاجه بودیم آموزشها برای آماده شدن برای عملیات بر قرار بود آماده‌باش بودیم مرخصی نداشتیم مدت آماده‌باش طولانی شده بود رزمندگان تماس نداشتند باعث نگرانی ها شده بود یکی از بچه‌های بسیج در مسیر حاج همت قرار گرفت با دیدن او سمتش رفت نگرانی خود را گفت حاج همت بعد از شنیدن حرف‌های او فوراً فرماندهان مربوطه را دعوت کرد به آنها گفت اگر حق بچه‌ها را ندهید از زیر سیم خاردار خواهند گرفت

 بعد از آن اعلام کرد مرخصی آزاد است هر کس خواست برود اجازه بدهید بروند و بچه‌ها را توجیه کنید وضعیت را بگویید تصمیم را به عهده خودشان بگذارید فرماندهان طبق دستور عمل کردند بعد از اعلام تعداد انگشت شماراز کل لشکر مرخصی گرفتند و رفتند و تعدادی هم فقط به یک مرخصی ساعتی و تلفن رضایت دادند
  3-نزدیک شدن :

فاصله بین راوی و مخاطب مانع ارتباط می‌شود گاهی پست و مقام گاهی ثروت گاهی تحصیلات و قومیت ها فاصله ایجاد می‌کند راوی باید طوری میان مردم و مخصوصاً مخاطب حضور پیدا کند که فاصله دیده نشود و اگر فاصله نباشد می تواند مردم را بفهمد و از جنس مردم سخن بگوید و در این حالت است که سخنش قدرت پیدا می‌کند و بین مردم قرار می‌گیرد در نتیجه روایتش مقبول می‌شود

 مثال :

فرماندهان ما زمان جنگ از میان مردم بودند اکثر آنها از میان پایین سطح جامعه بودند در بین رزمندگان همانند رزمندگان بودند طوری که غریبه‌ای وارد می‌شد و نمی‌توانست تشخیص بدهد این فرمانده است شهید مهدی باکری مسئول شهرداری ارومیه است سیل آمده شخصاً برای کمک رفته در خانه‌ای که در حال کمک کردن است پیرمرد و پیرزنی زندگی می‌کنند صاحبخانه به باکری می‌گوید درد و بلات بخوره تو سر اون شهردار تویی که اینگونه کم می کنی اون کجاست؟
4-غیر مستقیم کار کنیم:

 کار فرهنگی یک کار ظریف است زمان بر است قداست خاص دارد هنرمند نیاز دارد جنگ نرمی که مطرح است همین است قدرت نرم نیاز دارد در تمامی اوقات کار فرهنگی باید حضور شیطان حذف شود لذا در این کار مستقیم ممکن نیست باید غیر مستقیم یا نامحسوس باید باشد تا شیطان نتواند حساسیت به وجود بیاورد
مثال :

 امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام در مسجد دیدند پیرمردی وضو را اشتباه می گیرد برای اینکه او را آگاه کنند با هم مشورت کردند نهایت به این نتیجه رسیدن به او بگویند بابا ما وضو میگیریم ببینیم کدام وضویمان صحیح است پیرمرد قبول کرد هر دو وضو گرفتند آن پیرمرد گفت شما درست می گیرید این من هستم که اشتباه کردم
  5-معارفه محبت آمیز نسبت به یکدیگر داشته باشیم :

 دیدار اولیه یا آشنایی با همدیگر قضاوت و تصمیمات تا پایان را معین می کند لذا راوی باید تلاش کند آشنایی اولیه با مخاطب که سرنوشت را رقم می‌زند دل چسب باشد لذا دیرکردن، طلبکار بودن ، شروع سخن و بلعکس در برابر رفتارهای در مجلس و غیره تاثیر گذار است از بیان ان پرهیز لازم است
مثال :

 تعداد ۵۰۰ دانش آموز منطقه  19 تهران را در مقر تخریب لشکر جمع کرده بودند ساعت ۹ شب بود قرار بر این است که من از تخریب چیها بگویم ابتدا کار دانش آموزان شروع ‌کردند چراغ قوه گوشی ها را روشن کردند 

 انرا هم به سمت من گرفتند سلام کردم تا صحبت را شروع کنم در حالیکه نورها چشمم را اذیت می‌کرد یکی از دانش‌آموزان گفت آقا به ما شام میدهند در پاسخ سوال گفتم من فدات شم نه تنها به تو شام میدهند صدقه سری تو به من هم شام میدن اصلا من چه کاره هستم شما مهمان شهدا هستید منت شما را من میکشم تا صحبت به اینجا رسید دانش آموز درخواست صلوات کرد صلواتی ‌فرستادند پشت بند آن آرام شدند 

روایت را شروع کردم چراغ قوه ها را خاموش کردند مراسم به سینه زنی کشیده شد بعد از مراسم پیش ۲۰ نفر عذرخواهی می‌کردند و رضایت آنها با روایت برنامه گردان تخریب کاملا عیان بود
  6-پرهیز از افراط و تفریط :

یکی از آفات خانمانسوز در هر کاری به خصوص در روایت‌گری افراط و تفریط است بگذارید راحت‌تر بگویم افراط و تفریط یکی از حربه های شیطان است رعایت اعتدال شرط موفقیت است رعایت حال مستمع در حقیقت توجه به حق الناس است خوب گفتن از خوبی های گفتن و خلاصه گفتن نه مخاطب را خسته می‌کند نه راوی را به اجحاف می کشند تکراری هم نمی شود
مثال  :

احادیث امام علی علیه السلام در نهج البلاغه وغررالحکم کوتاه و پرمغز که خریدار بسیار دارد آقای قرائتی همواره خیلی کوتاه و هفته یک بار حدود ۴۰ سال است سخنرانی می کند همه اقشار اورامی پذیرند راوی  اندازه شناس اگر  اندازه معرفت را رعایت  بکند یعنی به اندازه معرفت دیگران باید سخن گفت مطالب را قطره چکان باید در اختیار مخاطب قرار دهد
مثال:

فرض یک تانکر ۲۰۰ لیتری آب را لحظه روی یک سنگ ریخته شود سنگ و خاک روی آن شسته می شود اب  از اطراف سنگ از سنگ دور می شوند بعد از ساعتی سنگ خشک می‌شود تنها همین مقدار تاثیر می‌گذارد اما اگر تانکر را روی یک نقطه بگذاریم قطره‌قطره با یک فاصله زمانی معین روی سنگ به چکانی در زمانی طولانی قطره قطره سینه سنگ را سوراخ میکند یک ردی از خود روی سنگ می گذارد راوی در انتقال پیام اگر این گونه عمل کند منظم کم کم مطالب را انتقال دهد روی ذهن و قلب مخاطب حک می‌کند ماندگار می‌شود

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۰۱/۱۷
داود احمدپور

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی