فن بیان در روایتگری 1
فن بیان در روایتگری نور :
بسم الله الرحمن الرحیم
این یک گنجینه است آیا خواهیم توانست این گنج را استخراج کنیم ، یا نه ؟
این هنر ماست که بتوانیم استخراج کنیم
امام خامنه ای ۲۵ /۴/ ۷۰
ایمان رزمندگان ، درختی بود که ریشه در تعبد آسمان داشت و اگر چه تنشان خسته بود اما روحشان بززرگ و تسخیر ناپذیر بود روح انها در پناه گاه خدا امنیت یافته بود
کم هزینه ترین و موثرترین و لازم ترین وسیله برای انتقال پیام و ارتباط گیری با مردم به واسطه زبان است آنچه که در فکر است تنها به واسطه زبان می توان بیان کنی قلم هم زبانی برای بیان آنچه می خواهی بگویی است دانسته های تو زمانی برای تو یار است که بتوان آن را به کار بگیری و بتوانی آن را بیان کنی و الا تمام آن بار میشود تصور کن کسی را که کیفی پول دارد به هر دلیل نمی تواند آن را خرج کند این پول به جای این که یار باشد بار میشود
شیوه سخنرانی
1-کیفیت تنظیم مطلب
2-تمرین عملی
3-کسب مهارتهای تجربی
1-کیفیت تنظیم مطلب
مطلبی که قرار است ارائه شود ابتدا باید مشخص شود قرار است شهیدی را معرفی کند
خاطرات و توانمندی ها و...
موضوعی از دوران دفاع مقدس گفته شود نماز قرآن ایثار
عملیاتی را شرح دهد
منطقه از مناطق جنگ گفته شود
مثال
مدیر مدرسهای تعریف میکرد که بر آن شدیم تا با یک کار تبلیغاتی هم کار فرهنگی و هم کمکی برای جبهه ها جمع کنیم قرار گذاشتیم آخر هفته آش نذری برای سلامتی رزمندگان برپا کنیم اش را بفروشیم و پول آن را برای جبهه ها ارسال کنیم دانش آموزان را از تصمیم خود آگاه کردیم و از آنها خواستیم در این کار مشارکت کنند از فردای آن روز مادران و پدران دانش آموزان فعالانه برای پنجشنبه با ما در ارتباط بودند تا جایی که ما قصد داشتیم یک اجاق داشته باشیم آنقدر استقبال برای مشارکت عالی بود که کار به جایی رسید یک اجاق به ده اجاق رسید مادری آمد گفت نعنا داغ آن با من مادری آمد گفت ما چند نفر هستیم پیازداغ آن با ما و چند مادر آمدن قبول کردند تا سبزی آن را ما تهیه و پاک کنند و به این شکل خانوادهها مسئولیت کار را پذیرفتند روز پنجشنبه همه جمع شده بودند اجاق ها آماده بودند بلندگوها کار می کردند مداحی اهنگران پخش میشد بزرگترها در کنار هر اجاقی صف ایستاده بودند تا اش را هم بزنند میگفتند حاجت داریم مریض داریم نهایت آش آماده شد وقت توزیع شد قرار شد آش را در قبال گرفتن پول میدادیم آش پخش شد مقدار زیادی پول جمع شد خاطره زیبایی برای دانش آموزان ساخته شد دعای مردم برای رزمندگان پخش آش نذری خاطره زیبا برای خانواده و بچه ها و کمک خوبی برای جبهه هاصورت گرفت
2-تمرین های عملی
روایتی به ظاهر می تواند موفق شود که راوی قبل از شروع برای روایت خود تمرین های زیادی کرده باشد نتیجه عملیات های ما وابسته به آموزشها و تمرینهای رزمندگان بود با توجه به مأموریت در پیش روی بود عملیاتی که در آن رزمندگان با توجه به عملیات تمرین میکردند آموزش می دیدند در نتیجه شب عملیات خوب عمل می کردند نیروهای تخریب شعارشآن این بود که با مین آنقدر سر و کله بزنید تا با شما رفیق شود و در دست شما منفجر نشود
در امر روایتگری هم راوی لحظه روایت را مثل عملیات بداند تمرین قبل از روایت را مثل آموزش قبل از عملیات بداند
مثال
برای دیده بانی با سه نفر از بچه های دیدهبانی رفتیم به بالای ارتفاع کانی مانگا تا رسیدیم بچه های گردان عمار با دیدن ما نسبت به آتش توپخانه نیروهای بعثی دادشان بالا بود ما کار را شروع کردیم چند تا گلوله رها نشده بود که یکبار آتش توپخانه عراق برای ما جهنم ساختند مهرداد نقشه را جلوی خود پهن کرد مواضع بعثی ها را بررسی کرد سمت راست ما یعنی جایی که یک رشته کوه تیغه ای مقابل بود و قبل از رسیدن به خط ما تمام میشد یعنی به موازات خط ما و پیش روی ما خط ما بود
مهرداد گفت خمپاره ۸۱ را به سمت پشت ارتفاعات تیغه ای باید روانه کرد(نشانه گیری کردن) بعد از آماده شدن خمپاره به خدمه آن حکم کرد وقتی گفتم به صورت رگباری ۲۰ گلوله را به پشت تیغهای شلیک کنید مهرداد آتشبار خونپاره ۱۲۰ را آماده کرد دستور آتش داد آتشبار عراق جواب داد مهرداد به خمپاره ۸۱ فرمان آتش داد با شلیک چند خمپاره آتش عراق ساکت شده ساعتی بعد از دو باره خمپاره ۱۲۰ را آماده کرد چند شلیک ۱۲۰ از طرف ما به سمت خط عراق انجام شد اتش عراق شروع شددیوانه وار اتش ریخت خمپاره ۸۱ که شروع کرد آتش عراق خاموش شد بار سوم ۱۲۰ که شروع کرد مقابله نکرد تا ۴۸ ساعت آتش نداشتیم
3-کسب مهارت های تجربی
روایتی مفید و جذاب و تاثیرگذار میشود که راوی در سایه تمرین مهارت لازم را به دست آورده باشد و در تمرین تجربی مهارت یافته باشد در ضمن آن که تجربیات دیگران را مد نظر دارد آنها را در تمرین کردن خود را به مهارت لازم می رساند
مثال
در تمام دوران جنگ رزمندگان ما در حین آموزش ها و عملیات ها مهارت های لازم را با آموزش و تجربه به دست آوردند شهید همدانی تعریف میکرد روزهای اول جنگ ما برای مقابله با زرهی عراق با توجه به تجربه استفاده از سه راهی دوران انقلاب تعداد زیادی سه راهی از همدان آوردیم سرپل ذهاب در مقابل حملههای زرهی عراق از آنها استفاده می کردیم نهایت موفق شدیم در کوتاهترین زمان شهر در آستانه سقوط سرپل ذهاب را نجات دادیم در آموزشها استعدادها شناخته میشود دانسته ها به کار گرفته میشود تجربیات آموزش باعث ارتقاء و نیازمندی ها معلوم میشود روایت فقط یک سخنرانی در یک جمله نیست بلکه برانگیختن افراد است خطابه باید انگیز ساز باشد برای ۱- انجام کاری ۲- ترک کاری
خطابه یک کار هنرمندی از یک هنرمند است