دست‌نوشته‌های کمیل

بایگانی

۳۷۳ مطلب در شهریور ۱۴۰۰ ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم

دوستی گفت من رژیم دارم .
گفتم : شما وزن متعادلی دارید . نیاز به رژیم نیست

او گفت : رژیم در تغذیه نیست
رژیم تفکر و رفتار است
در این رژیم اجتناب می کنم از :
1- افکار منفی
2-آدمهای منفی مخرب و غیرسازنده

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ شهریور ۰۰ ، ۱۸:۵۸
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم

یکی از بیمارى‌هاى خطرناک، مرضى بى‌صداست که هیچگونه علامتى نداشته و ندارد، اما مى‌تواند آسیب شدیدى به شما وارد نماید! این بیماری، مرض «عادى‌شدنِ نعمت» است.
این بیمارى چند نشانه دارد:
این که نعمت‌هاى فراوانى داشته باشى، اما آنها را نعمت ندانى، و هیچگونه احساس (شکرگزارى) در قبالش نداشته باشى، گویى این که حقى کسب شده!
این که وارد خانه شوى و همه‌ى اعضاى خانواده‌ در سلامتى بسر برند، اما «شکر خدا» را به جاى نیاورى!
به بازار بروی و خرید کنی و به خانه برگردى، بدون این که قدردان و شکرگزار صاحب نعمت باشى، و این امر را عادى و حق خودت در زندگى بپندارى.

هر روز در کمال صحت و سلامتى از خواب برخیزى در حالى که از چیزى نگران و ناراحت نباشى، اما خدا را سپاس نگویى!

خدایا مراقبم باش! اینگونه نشوم

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ شهریور ۰۰ ، ۱۸:۵۲
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم
چیزی که من از این زندگی فهمیده ام تفسیرِ ساده ای دارد.
کافی ست، کارهایی که می کنید، بی دریغ باشد، بی چشم داشت، بی کلک و از تهِ دل.
کافی ست، ایمان داشته باشید که محبت کردن صادقانه ترین چیزی ست که می توانید به یکدیگر هدیه بدهید.
اعتقاد قلبی داشتن با سنجیدنِ شرایط و کنارِ هم گذاشتنِ منفعت و ضرر سازگاری ندارد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ شهریور ۰۰ ، ۱۸:۱۹
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم

فقر چیست ؟؟

ﻓﻘﺮ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ :
دوتا ﺍﻟﻨﮕﻮ ﺗﻮﯼ ﺩﺳﺘﺖ ﺑﺎﺷﻪ ﻭ دوتا ﺩﻧﺪﻭﻥ ﺧﺮﺍﺏ ﺗﻮﯼ ﺩﻫﻨﺖ.
ﻓﻘﺮ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ:
استفاده لوازم آرایشی برای یک دختر از نخ دندانش زودتر تمام بشه

ﻓﻘﺮ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ :
ﺗﻮﯼ ﺧﯿﺎﺑﻮﻥ ﺁﺷﻐﺎﻝ ﺑﺮﯾﺰﯼ ﻭ ﺍﺯ ﺗﻤﯿﺰﯼ ﺧﯿﺎﺑﻮﻧﻬﺎﯼ ﺍﺭﻭﭘﺎ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﮐﻨﯽ.
ﻓﻘﺮ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ :

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ شهریور ۰۰ ، ۱۸:۱۶
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم

ادیسون به خانه بازگشت و یادداشتی به مادرش داد، گفت: این را معلم داد و گفت؛ فقط مادرت بخواند.

مادر در حالی که اشک در چشم داشت نامه را برای کودکش چنین خواند: فرزند شما یک نابغه است و این مدرسه برای او کوچک است؛ آموزش او را خود بر عهده بگیرید!

سالها گذشت، مادرش درگذشت.!

روزی ادیسون، که اکنون بزرگترین مخترع قرن بود؛ در گنجه‌ی خانه، خاطراتش را مرور می‌کرد که برگه‌ای در میان شکاف دیوار او را کنجکاو کرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ شهریور ۰۰ ، ۱۷:۵۶
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم

ﻓﺮﺩﯼ ﺳﺮﺍﻍ ﮔﺮﺩﻭ ﻓﺮﻭﺷﯽ ﺭﻓﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ:

ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﻫﻤﻪ ﯼ ﮔﺮﺩﻭﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﺭﺍﯾﮕﺎﻥ ﺑﻪ ﻣن ﺑﺪﻫﯽ ،
ﮔﺮﺩﻭ ﻓﺮﻭﺵ ﺑﺎ ﺗﻌﺠﺐ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺟﻮﺍﺑﯽ ﻧﺪﺍﺩ ..

ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﭘﺮﺳﯿﺪ :
ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﯾﮏ ﮐﯿﻠﻮ ﮔﺮﺩﻭ ﻣﺠﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺪﻫﯽ ﻭ ﺑﺎﺯ ﺑﺎ ﺳﮑﻮﺕ ﻣﻮﺍﺟﻪ ﺷﺪ ..

ﭘﺲ ﺧﻮﺍﻫﺶ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﺩﺳﺖ ﮐﻢ ﯾﮏ ﻋﺪﺩ ﮔﺮﺩﻭﯼ ﻣﺠﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺪﻫﯿﺪ ..

ﺍﻭ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺍﺻﺮﺍﺭ ﮐﺮﺩ ﺗﺎ ﺑﻼﺧﺮﻩ ﮔﺮﺩﻭ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ ..

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ شهریور ۰۰ ، ۱۷:۵۴
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم

رژیم طاغوت خاطر بعضی از آخوندها را می‌خواست!

✍️رهبر انقلاب:«هر کسی که به خط انقلاب و اسلام ناب محمّدی (صلّی‌اللَّه‌علیه‌واله‌وسلّم) نزدیکتر است، به ضربات و حملات و تهمتها و هوچیگریها و سوءقصدها و بدجنسیها و موذیگریهای جناح استکبار هم نزدیکتر است.
با هر آخوندی بد نیستند؛ با بعضی از آخوندها خیلی هم خوبند؛ همچنان‌که در دستگاه سلطنت هم همین‌طور بود. آن دستگاهی که می‌خواست ریشه‌ی روحانیت را بکند، خاطر بعضی از آخوندها را هم می‌خواست! به آخوندهای درباری پول می‌داد و به آنها سفارش می‌کرد که عمامه‌تان را یک مقدار بزرگتر و ریشتان را هم یک مقدار بلندتر کنید! اینها را دیده بودیم، ما از اینها خبر داریم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ شهریور ۰۰ ، ۱۱:۳۳
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم

این هم مال ننه ات!
من که از زیارت ایشان سیر نمی‌شدم، یک بار دیگر خودم را در صف دست بوسی جا زدم و دست وی را بوسیدم و از امام یک سکه یک ریالی متبرکی دریافت کردم. دفعه سوم، امام، مرا که نفر آخر بودم، دید و تبسمی کرد. گفتم: آقا برای ننه‌ام که مریض است، به قصد تبرک و شفای او، سکه متبرک می‌خواهم. امام ضمن تبسم شیرینی، چند سکه را که در داخل ظرف مانده بود، در دستم ریخت و با مهربانی و تبسم به مزاح فرمود: بیا این هم مال ننه ات.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ شهریور ۰۰ ، ۰۹:۴۰
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم

#امام_سجاد علیه‌السلام فرمودند

🍃 آخرین وصیتی که پدرم حسین بن علی در کربلا به من کرد این بود:

🍀 إیاکَ وَ ظُلْمَ مَنْ لَا یجِدُ عَلَیکَ نَاصِراً إِلَّا اللَّه؛

فرمود ظلم همه جا حرام است اما آن ظلمی که مظلوم هیچ پناهی جز خدا ندارد، از او بترسید!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ شهریور ۰۰ ، ۰۹:۳۶
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم

🌟یکی از اهالی مکه می‌گوید: از پدربزرگم داستان پرمعنایی به یاد دارم که در زندگی‌ام از آن بهره‌ها برده‌ام و معنایش را عملی کرده‌ام.

🌟خلاصه‌ی داستان او چنین است:

حدود صد سال پیش مردی ثروتمند در مکه زندگی می‌کرد… او خدمتکاری داشت که همه‌ی کارهایش را انجام می‌داد… یک روز وقتی اذان صبح داده شد، او نیز بیدار شد و صاحب خود را بیدار کرد و برایش آب وضو آورد و فانوس را روشن کرد و در حالی که روبروی وی حرکت می‌کرد به مسجد رفتند…

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ شهریور ۰۰ ، ۲۲:۰۹
داود احمدپور