دست‌نوشته‌های کمیل

بایگانی

۱۴۳ مطلب با موضوع «ضرب المثل» ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم 

اصطلاح "چنته اش خالی شد"
کنایه از این است که شخصی تمام دانسته های خود را آشکار سازد و دیگر چیزی برای گفتن و عرضه کردن نداشته باشد.
این ضرب المثل ریشه در یک حکایت دارد، اما قبل از بیان حکایت توضیح مختصری در مورد چنته می دهیم.
🔹"چنته"  کیسه ی از جنس چرم یا قالیچه بود که در اندازه های مختلف ساخته شده و در گذشته برای نگهداری اشیاء در هنگام سفر مورد استفاده قرار می گرفت.

 #حکایت

✍️"عبدالرحمن جامی"، در ایام جوانی برای کسب دانش و کمال مسافرت های زیادی انجام داد، در یکی از این سفرها جامی به شهر هرات رسید و در آنجا با" سعد الدین کاشغری" و همچنین "علی قوشچی" که از مشاهیر و محققان زمان بودند دیدار کرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ تیر ۰۳ ، ۱۲:۵۹
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم 
 

در سال های بسیار دور برای روشن کردن آتش، کبریت یا وسیله ای دیگر در اختیار نبود به همین منظور در یک مکان، آتشی همواره روشن بود تا مردم بتوانند از آن آتش برداشته و اجاق خانه های خود را روشن کنند.

وظیفه آوردن آتش از آتشکده بر عهده فرزندان خانواده بود به همین دلیل خانواده ای که فرزند نداشت اجاقش خاموش یا به عبارتی کور بود.

 ریشه ضرب المثل ایرانی “فلانی اجاقش کور است” از همین است، به همین دلیل یکی از آرزوهای شیرین برای هر خانواده این جمله بود :

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ خرداد ۰۳ ، ۰۹:۳۷
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم 

میگویند در ایام قدیم دختری تندخو و بد اخلاق وجود داشته و با اینکه دارای زیبای و جمال بوده و پدرش هم از تجار سرشناس شهر بوده اما به خاطر این خلق و خو هیج کس حاضر به ازدواج با او نبوده است.
پس از چندی پسری از اهالی شهامت به خرج می دهد و تصمیم می گیرد که با وی ازدواج کند.پس به خواستگاری دختر می رود.
بر خلاف نظر همه ، او می گوید که می تواند دخترک را رام کند.و با او ازدواج کند.
خلاصه پس از مراسم عروسی ، عروس و داماد وارد حجله میشوند و ….چند دقیقه از زفاف که میگذرد پسرک احساس تشنگی میکند .پس نقشه اش را از قبل برنامه ریزی کرده بود اجرا می کند،گربه ای در اتاق وجود داشته از او میخواهد که آب بیاورد.
چند بار تکرار میکند که ای گربه برو و برای من آب بیاور.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ خرداد ۰۳ ، ۱۵:۲۶
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم 

#اصطلاح_جزای_سنمار یا معمار 

یزگرد اول پادشاه ساسانی، فرزندان پسرش پس از تولد بعد از مدت کوتاهی می مردند، تا اینکه بهرام متولد شد، شاه برای آنکه این پسر را هم از دست ندهد او را به نزد "نعمان" پادشاه عرب "حیره" می فرستد تا کودک در  آب وهوای خوش و پاکیزه آن ناحیه پرورش یابد .

نعمان چون دوستی نزدیکی با حکومت ساسانی داشت،  قبول می کند تا سرپرستی بهرام را برعهده گیرد، به این منظور نعمان دستور ساخت قصری ویژه  را می دهد تا در خور شاهزاده ی پارسی باشد از این رو معمار معروف رومی" سنمار" را به خدمت می گیرد.

سنمار بنا به روایتی پنج سال در ساخت این کاخ عظیم همت گماشت ،

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ خرداد ۰۳ ، ۱۷:۰۵
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم 
 

#قمپز_در_کردن

✍️در زمان جنگ های اولیه ایران و عثمانی، دولت عثمانی از توپ خاصی استفاده می کرد که نام آن "قمپز "بود. 

🔹این توپ را معمولا با مقدار زیادی باروت و کهنه پارچه پر می کردند، به هنگام شلیک تنها صدای مهیبی ایجاد می کرد، بدون آنکه اثر تخریبی داشته باشد.

🔸همین صدای بلند باعث تضعیف روحیه و ایجاد رعب بین سپاه ایران می شد، در نتیجه در اوایل با همین حیله ساده دولت عثمانی به پیروزی های قابل توجهی دست یافت. 

🔹بعدها ایرانی ها متوجه این حیله جنگی شدند و وقتی صدای این توپ می آمد،

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ خرداد ۰۳ ، ۲۲:۴۱
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم 
 

مشهورترین ضرب المثل های ملل مختلف جهان:

 اسپانیایی:
 کسی یکبار به دزده همیشه میدزده!

آفریقایی :
دوست خوب رو باید با هر دو دست نگه داشت!

 عربی: 
هیچ کس را وادار به دو کار نکن! جنگیدن و ازدواج!

دانمارکی :
وقتی آش از آسمون میباره گدا قاشق نداره! 

روسی :
برای کسی که شکمش خالیه هرباری سنگینه!!!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ خرداد ۰۳ ، ۱۰:۰۲
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم 

وعده_سر_خرمن

مفهوم این ضرب المثل به کسانی اشاره دارد که دروغگو هستند و وعده‌های دروغ و الکی به مردم می‌دهند. برای مثال وقتی می‌گویند: فلانی وعده سر خرمن داده است، به این معناست که فلان فرد وعده‌های الکی و پوچ به مردم داده و هیچ عملی به گفته‌هایش نکرده است. در این مواقع دیگر هیچ‌کس با او کاری نخواهند داشت و معمولا این فرد را کنار خواهند گذاشت.

داستان ضرب المثل:

می گویند روزی مالک یک آبادی به خانه کدخدا می رود. ساززن آبادی پیش مالک می آید و یک پنجه عالی ساز می زند. مالک که خوشش آمده بود، وعده می دهد، سر خرمن که شد، یک خروار گندم به ساززن بدهد. ساززن هم خوشحال

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ ارديبهشت ۰۳ ، ۱۰:۲۰
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم 
 

از_هول_حلیم_افتاد_تو_دیگ

از هول حلیم افتاد تو دیگ، کنایه از عجله فراوان برای تصاحب چیزی است، که در نهایت هم به آن نمی رسد!
یعنی طمع و شتابزدگی اش، او را بدبخت مینماید .
زمانی این ضرب المثل را به کار می برند که شخصی در پی کسب منفعت و سود فراوان است و در این کارش عاقلانه تصمیم نمی گیرد، نه تنها سودی نمی کند بلکه ضرر بیشتری هم می بیند.
یعنی چشم بسته دست به انجام کاری زدن.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ ارديبهشت ۰۳ ، ۰۹:۴۹
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم 

بزنم_به_تخته

ضرب‌المثل «بزنم به تخته» ضرب‌المثلی که در بیشتر مواقع به شکلی خرافاتی برای جلوگیری از چشم و نظر بد به کار برده می‌شود.

اصطلاح «بزنم به تخته» یا «بزن به تخته» اشاره به نوعی خرافه دارد که فردی برای دوری از بدشگونی قضا و قدر و یا دور شدن از چشم و نظر بد به تکه‌ای چوب یا تخته می‌زند. این اتفاق به خصوص زمانی رخ می‌دهد که یک اتفاق خوب برای آن فرد بیفتد و به مراد دلش برسد و یا تعریف و تمجیدی از خود بکند یا بشنود.

در گذشته در بسیاری از مناطق دنیا مردم بر این اعتقاد بودند که خداوند درون درخت زندگی می‌کند. با این وصف درخت برای آ‌ن‌ها از ارزش بالایی برخوردار بود. به همین خاطر بت‌های خود را چوبی می‌ساختند و وقتی که به مشکلی بر می‌خوردند، به آن درخت دست می‌زدند و یا به بت‌های چوبی‌شان ضربه می‌زدند تا به قول خودشان خدا را بیدار کنند و از او بخواهند تا ایشان را در برابر سختی‌ها و مشکلات و بلایا مراقبت نماید. 

از این رو امروز هم مردم به شکلی خرافی برای دورماندن از اتفاقات بد و چشم‌زخم، به چوب و تخته‌ای می‌زنند تا به این طریق آن بلا را از خود دور کنند.
 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ ارديبهشت ۰۳ ، ۲۰:۱۴
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم 
 

#بادآورده_را_باد_میبرد

در زمان سلطنت خسرو پرویز بین ایران و روم جنگ شد و در این جنگ ایرانی ها پیروز شدند و قسطنطنیه که پایتخت روم بود به محاصره ی ایران در آمد و سقوط آن نزدیک شد.
مردم رم فردی را به نام هرقل به پادشاهی برگزیدند. هرقل چون پایتخت را در خطر می دید، دستور داد که خزائن جواهرت روم را در چهار کشتی بزرگ نهادند تا از راه دریا به اسکندریه منتقل سازند تا چنانچه پایتخت سقوط کند، ‌گنجینه ی روم بدست ایرانیان نیافتد.
این کار را هم کردند. ولی کشتی ها هنوز مقداری در مدیترانه نرفته بودند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ ارديبهشت ۰۳ ، ۱۹:۰۸
داود احمدپور