دست‌نوشته‌های کمیل

بایگانی
آخرین مطالب

۷۵ مطلب با موضوع «سید ازادگان» ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم

*تحول کاظم*!!


در سال ۱۳۶۷ و در دوران اسارت، ما را محاکمه کردند و به مسیری فرستادند که آن را نمی‌شناختیم. در نهایت به زندان الرشید بغداد با سلول‌های ۸ متری بدون پنجره رسیدیم که شرایط سختی داشت. پس از مدتی از سلول آزاد شدیم و به اردوگاه تکریت زادگاه صدام رفتیم. وارد اتاق شدیم و دیدم ۹۰ نفر در اردوگاه هستند که شناسایی و دستچین شده بودند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ شهریور ۰۰ ، ۱۰:۰۴
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم

خاطره‌ای زیبا از زبان مرحوم حجت‌الاسلام سیدعلی اکبر ابوترابی


در اسارت، اذان گفتن با صدای بلند ممنوع بود. ما در آنجا اذان می‌گفتیم، اما به گونه‌ای که دشمن نفهمد.
روزی جوان هفده ساله ضعیف و نحیفی، موقع نماز صبح بلند شد و اذان گفت. ناگهان مأمور بعثی آمد و گفت: «چیه؟ اذان می‌گویی؟ بیا جلو»!
یکی از برادران اسدآبادی دید که اگر این مؤذن جوان ضعیف و نحیف، زیر شکنجه برود معلوم نیست سالم بیرون بیاید، پرید پشت پنجره و به نگهبان عراقی گفت: «چیه؟ من اذان گفتم نه او».
آن بعثی گفت: «او اذان گفت».

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ دی ۹۹ ، ۱۴:۱۱
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم

در اردوگاه موصل چهار روزی به حاج آقا ابوترابی گفتم من صدها سوال و مسئله شرعی از شما دارم فرمود خیلی زیاد است عرض کردم درست است اما شما در پاسخ فقط بله یا خیر بفرمایید چون می خواهم بدانم پاسخی را که به بچه‌های اردوگاه‌ها داده‌ام درست بوده یا نه فرمودند باشد گفتم قبل از پرسیدن سوال ها می خواهم بدانم دارم از چه کسی سوال می کنم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آبان ۹۹ ، ۰۸:۵۲
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم

در دوران اسارت وجود کتاب به خصوص احکام برای اسرا بسیار ضروری و لازم بود لذا من به اتفاق آقای زهدی با استفاده از محفوظات مان دفترچه ای تهیه کرده و احکام شرع را تا آنجایی که در خاطر داشتیم روی کاغذ آورده و آنها را در تمام بخش‌ها به ویژه تقلید مرجعیت طهارت و نماز مکتوب کردیم پس از تکمیل دفترچه آن را در اختیار حاج آقای ابوترابی گذاشتیم ایشان هم حدود یک هفته دفترچه را کاملاً مطالعه کرده و اشکالات آن را برطرف نموده سپس این دفترچه را با توصیه ایشان و راهنمایی هایی که کرده بودند در اختیار افراد می‌گذاشتیم که از این طریق خیلی از مسائل شرعی را در اردوگاه های مختلف به اسرا منتقل شد لازم به یادآوری است که در اردوگاه ها بیشتر رزمندگان مسائل شرعی شان را در فرصت‌های مختلف با حاج آقا در میان گذاشته و ایشان با دقت تمام به آنها پاسخ می گفتند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ آبان ۹۹ ، ۰۹:۴۹
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم

حاج آقا ابوترابی به دور از چشم نگهبانان عراقی و با کمک تعداد دیگری از اسرا که در تحصیل کرده حوزه و دانشگاه بودند کلاس‌هایی درس تشکیل می داد کلاس ها متنوع بود و شامل احکام صرف و نحو و منطق و در کنار آن آموزش زبان‌های انگلیسی عربی فرانسوی ایتالیایی روسی و همچنین کلاس های فیزیک شیمی و ریاضیات میشد این کلاس‌ها در نهایت مخفی‌کاری بود اگر عراقی‌ها کسی را به عنوان مربی و معلم می‌گرفتند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ آبان ۹۹ ، ۰۵:۴۹
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم

یکی از مشکلات اسرا در اسارت تعیین وقت شرعی و تعیین روز عید فطر بود و چون بر اساس حکم شرعی روزه گرفتن در روز عید حرام است این مسئله بر حساسیت موضوع افزود تردیدها و عدم اطمینان از روزی بیشتر شد که رمضان سال ۶۱ در عراق ماه دیده نشد و رژیم صدام اعلام نمود برای همبستگی با امت عرب ما هم فردا را روز عید اعلام می کنیم در این مورد هیچ اسیری به رسانه های عراق اطمینان نکردند در کل موقعی حل شد که حاج آقا ابوترابی و دیگر روحانیون در جلسه اعلام کردند که چون ما در کشور عراق هستیم مجبوریم با آنچه که رسانه‌های این کشور از قول علمای دینی خود اعلام می نمایند اعتماد کنیم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آبان ۹۹ ، ۰۷:۳۸
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم

حاج آقا ابوترابی که برادران به او فرشته خوبیها لقب داده بودند نحوه تشکیل کلاسها را به ما آموخت و این در شرایطی بود که تشکیل هر کلاسی از نظر عراقی ها ممنوع بود و به همین خاطر برادران به نوبت نگهبانی می‌دادند و با رمزی مخصوص همدیگر را از ورود عراقی ها خبر می کردند با تمام این موانعی که عراقی‌ها برای ما ایجاد کرده بودند کلاس‌ها همچنان توسط حاج آقا ابوترابی دایر بود و تقریباً همه اسرا در زمینه قرآن نهج‌البلاغه و زبانهای خارجی مهارت هایی کسب کرده بودند کم کم کلاس های جبر و ریاضی و مثلثات هم به کلاس‌های دیگر اضافه شد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آبان ۹۹ ، ۰۸:۱۳
داود احمدپور


بسم الله الرحمن الرحیم

قبل از آمدن حاج آقا ابوترابی به اردوگاه موصل یک عید نوروز اهمیت چندانی برای ما نداشت و در برنامه‌های فرهنگی اردوگاه هم نبود حتی بعضی ها مخالف بزرگداشت چنین مناسبت‌هایی بودند حاج اقا  که آمد تلاش زیادی کرد تا فرمانده اردوگاه را به برگزاری مراسم عید نوروز راضی کردند عراقی ها در سه روز اول سال ما را آزاد گذاشته اند تا در کنار هم جمع شویم و نوروز را جشن بگیریم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آبان ۹۹ ، ۰۹:۲۲
داود احمدپور


بسم الله الرحمن الرحیم

دهه مبارک فجر با توجه به سالروز بازگشت رهبر عظیم الشان حضرت امام خمینی به ایران و پیروزی انقلاب اسلامی بالاترین افتخار را برای امت اسلام در طول ۱۴۰۰ سال در برداشته است و لذا این روز  فراموش‌نشدنی برای ملت شریف ما و امت اسلام است و با توجه به اهمیت این موضوع برادران هم بند اسیر ما در دوران اسارت سعی شان بر این بود که برای تعظیم شعائر بزرگداشتی را که در شأن این ایام باشد و متناسب با وضعیت اسارت شان داشته باشند هرچند که از بغداد به فرماندهان این اردوگاه ها یادآور می‌شدند که در این ایام بیشتر مراقب حرکات اسرا باشند و آنها هم سخت تهدید می‌کردند اما در عین حال چهارماه قبل از فرا رسیدن دهه فجر به گونه‌ای که دشمن متوجه نشود فعالیت‌ها شروع می شد در درجه اول بچه ها سعی می کردند به عنوان تقدیر از ایثارگری برادرانی که در اسارت پایداری و پایمردی و استقامت خوبی از خود نشان می دادند هدایای مهیا کنند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آبان ۹۹ ، ۰۹:۵۷
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم

غربت سخت است به خصوص اگر غربت همراه اسارت باشد اسارت در چنگ دشمنی که علت جنگ با او بر اساس اعتقادات مذهبی باشد اسیر جنگی در یک چهار دیواری محصور است زندانبانان تلاش می کند تا مانع طغیان و فرار او شوند کسی که به دلیل اعتقادات مذهبی دست دشمنش اسیر باشد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ آبان ۹۹ ، ۰۷:۰۴
داود احمدپور