دست‌نوشته‌های کمیل

بایگانی

۷۵ مطلب با موضوع «سید ازادگان» ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم 
 

  کتک به عشق بچه‌ها 
       صادق جهانمیر

   سال ۱۳۶۰ در اردوگاه عنبر بودم که با یکی از بچه‌های اهل بیرجند یک تئاتر اجرا می کردیم که نگهبان آمد و ما را بخاطر نمایش تئاتر تو‌ی حمام برد و دو نگهبان حسابی کتک‌مان زدند!
بعد از نیم ساعت که برگشتیم به آسایشگاه، دیدم بچه‌ها خیلی دمق شدند و حسابی رفتن تو لک. به دوستم گفتم فلانی ما که کتکِ رو خوردیم بذار بقیه ش رو هم ادامه بدیم. حال داری باقی تئاتر را بازی کنیم تا حال بچه‌ها بیاد سر جاش؟ فوقش یه کتک دیگه هم می خوریم!؟
 گفت: خیلی هم خوب، چرا که نه.
 دوباره شروع کردیم به باقی اجرای تئاتر که ناگهان نگهبان عراقی اومد پشت پنجره و با فحش و بد و بیراه، ما را صدا کرد و گفت شما بازم که دارید کار خودتون را انجام می دهید!
 ارشد آسایشگاه هم گفت: سیدی! می‌گن ما که کتکمون را خوردیم پس چرا ادامه کارمون را انجام ندیم!

 عراقی چشماش گرد شد و گفت انتم قشمار، ماکو عقل؟ یعنی شما خیلی مسخره هستید، مگه عقل ندارید!؟
 ما هم خندیدیم و گفتیم سیدی! مهم نیست بعدش چی می‌شه! بذار این تئاتر انجام بشه و به لب بچه‌ها کمی خنده بیاد.
سرشو تکون داد و گفت:« والله ما آدری شی سویکم» (بخدا نمی‌دونم باهاتون چکار کنم ) فقط سریع. 
بعد گفت: تا شیفت من تمام بشه باید مسرحیه(تئاتر) شما هم تمام بشه ! 
ما هم قول دادیم و سر ته اون را به هم آوردیم.

🔹 آزاده موصل و عنبر 
         

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ بهمن ۰۲ ، ۱۲:۰۰
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم 

#حجت_الاسلام_ابوترابی

درارودگاه موصل بودیم که یک روز آمدند و اسامی 20 نفر را خواندند که من و حاج آقا هم جزو آنها بودیم، گفتند: صدام حکم اعدام شما را داده اند و بلافاصله هم مأموران عراقی آمدند و ما را بردند.
ابتدا ما را به داخل اتاقی بردند و بعد از دقایقی یک افسر و چند سرباز شلاق به دست وارد شدند، گفتند دستور است که نفری یکصد ضربه شلاق به شما بزنیم و بعد حکم اعدام را اجرا کنیم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ خرداد ۰۲ ، ۱۱:۳۸
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم 
 

🗓 ۱۲ خرداد ۱۳۷۹ - سالروز درگذشت آزاده سرفراز حجت الاسلام سید علی‌اکبر ابوترابی‌فرد 

ا▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️

از صلیب سرخ آمده بودند اردوگاه اسرا گفتند:
در اردوگاه شما را شکنجه تان میکنند یا نه؟
همه به سید نگاه کردند
ولی آقا سید چیزی نگفت مأمور صلیب سرخ گفت: 
آقا شما را شکنجه میکنند یا نه؟
ظاهراً شما ارشد اردوگاه هستید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ خرداد ۰۲ ، ۱۷:۱۰
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم

 از صلیب سرخ آمده بودند اردوگاه اسرا گفتند: در اردوگاه شما را شکنجه‌تان میکنند یا نه؟

همه به آقا سید نگاه کردند ولی آقا سید چیزی نگفت 

مأمور صلیب سرخ گفت: آقا شما را شکنجه میکنند یا نه؟ ظاهراً شما ارشد اردوگاه هستید .

آقا سید باز هم حرفی نزد .

پس شما را شکنجه نمیکنند؟

آقا سید بلند و ابهت خاص خودش سرش پایین بود و چیزی نمیگفت . نوشتند اینجا خبری از شکنجه نیست .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ مرداد ۰۱ ، ۲۲:۳۴
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم


▫️ خاطره ای از زبان سید اسرا، مرحوم علی اکبر ابوترابی

▫️در اسارت، اذان گفتن با صدای بلند ممنوع بود. ما در آنجا اذان می‌ گفتیم، اما به گونه ‌ای که دشمن نفهمد. روزی جوان هفده ساله ضعیف و نحیفی، موقع نماز صبح بلند شد و اذان گفت. ناگهان مأمور بعثی آمد و گفت: چیه؟ اذان می‌ گویی؟ بیا جلو! یکی از برادران اسدآبادی دید که اگر این مؤذن جوان ضعیف و نحیف، زیر شکنجه برود معلوم نیست سالم بیرون بیاید، پرید پشت پنجره و به نگهبان عراقی گفت: چیه؟ من اذان گفتم نه او.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ مرداد ۰۱ ، ۰۶:۴۷
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم

حجت‌الاسلام ابوترابی در دوران اسارت همچون شمعی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ مرداد ۰۱ ، ۰۶:۴۱
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم

🌷پاک باش وخدمتگزار🌷


🌷هنگامی که در جبهه‌ی سوسنگرد در تپه‌های الله‌اکبر به ماموریت شناسایی رفته بود، اسیر شد اما به اشتباه خبر شهادتش همه جا پیچید .

🌷 شهید چمران که آن‌موقع فرمانده‌ش بود برایش مرثیه‌ای نوشت: *از شیر جسورتر بود، اراده‌اش پولاد را خجل می‌کرد. از هیچ ماموریتی روی بر نمی‌گرداند و در مقابل هیچ دشمنی عاجز نمی‌شد. ایمانش چون کوه بر لوح سرنوشت استوار شده بود و همه وجود خود را وقف سبیل الله کرده بود.*

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ خرداد ۰۱ ، ۱۵:۴۹
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم

حضور آقای ابوترابی در اسارت، لطفی ازطرف خدا بود که اگر نبودند، آمار شهدای اسارت بیشتر می‌شد و ما تلفات بیشتری به‌لحاظ جسمی و روحی و معنوی می‌دادیم. وقتی آقای ابوترابی دست آدم را می‌گرفتند یا رودررویِ کسی حرف می‌زدند، با تمام وجود به حرف‌هایشان گوش می‌کردیم. نگاه آرامی داشتند، به آرامی سخن می‌گفتند، و کلامشان کاملاً بر دل می‌نشست. واقعاً هرکس حرف‌های حاج‌آقا را می‌شنید، دلش نرم می‌شد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ خرداد ۰۱ ، ۲۲:۳۸
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم

 ۱۲ خرداد ۱۳۷۹ - سالروز درگذشت آزاده سرفراز حجت الاسلام سید علی‌اکبر ابوترابی‌فرد

🔺 او پس‌ ازآغاز جنگ، به سوی جبهه ‌شتافت و فداکاری‌ و رشادت‌های فراوانی از خود نشان‌ داد تا این که دریک ‌مأموریت ‌شناسایی، به ‌اسارت ‌ارتش ‌صدام درآمد و مدت ده سال در زندان‌های‌عراق ‌بسر برد.

💠تجلیل دکتر چمران از مقام بلند ابوترابی‌فرد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ خرداد ۰۱ ، ۲۱:۵۸
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم

 از شکنجه اسرای ایرانی، تا دفاع از حرم!

🔻 آقای اوحدی رئیس سازمان حج و زیارت که خود از آزادگان #دفاع_مقدس است می‌گوید: در اردوگاه تکریت ۵ مسئول شکنجه اسرای ایرانی جوانی بود به نام «کاظم عبدالامیر مزهر النجار» معروف به کاظم عبدالامیر.

🔸 یکی از برادران کاظم، اسیر #رزمندگان ایرانی بود، برادر دیگرش در جنگ کشته شده بود و خودش نیز بچه‌دار نمی‌شد. با این اوصاف کینه‌ خاصی نسبت به اسرای ایرانی داشت. انگار مقصر همه مشکلات خود را اسرای ایرانی می‌دانست!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مهر ۰۰ ، ۱۷:۲۷
داود احمدپور