دست‌نوشته‌های کمیل

بایگانی

چرا جنگ ؟

چهارشنبه, ۲۹ فروردين ۱۴۰۳، ۰۶:۵۹ ق.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم 
 می‌گفت: چرا داری اینقدر خارج از توانت می‌جنگی؟ بی‌خیال بابا! مث بقیه زندگی‌ات را بکن و به همان داشته‌های اندکی که داری قانع باش.
گفتم: من هم گاهی فکر می‌کنم آمده‌ایم به این جهان که لذت ببریم و اجازه ندهیم که رنجِ راه، پیرمان کند. من هم گاهی دلم عمیقا برای یک خیالِ تخت و روانِ آسوده تنگ می‌شود.
ولی به عقیده‌ی من، روح آدم‌ها هم نیاز به تحول و تحرک دارد.روح من به اینی که هستم قانع نیست رشد و تعالی میخواهد او با روح روان آسوده و آرام، در یک جهان یکنواخت و بدون فراز و نشیب، از یک جایی به بعد فربه و بیمار می‌شود و نیاز دارد قدری سختی ببیند و تلاش کند و ورزیده شود.
روح آدمی هم مثل آب، در فضای راکد،
می‌گندد و نیاز دارد جریان داشته‌باشد،جریان داشته باشی جذاب میشوی خوش خوراک میشوی باید مثل رودخانه از مسیرهای دشوار و سنگلاخ بگذرد، از دشت و مسیرهای هموار هم، حتی گاهی به دریاچه برسد و مدتی بدون تنش و آرام باشد.
من روحم را تعمدا به سنگلاخ‌ها انداخته‌ام و شبیه به والدی سخت‌گیر، ایستاده‌ام و دارم نگاه می‌کنم که چطور خودش را از عمق رنج‌ها بیرون می‌کشد و این برایم لذت دارد. من لذت می‌برم از اینکه پس از هر بحران و سختی، روحم را ورزیده‌تر و شکست‌ناپذیرتر می‌بینم و هربار که به مقصد رسید، عاشقانه او را به آغوش می‌کشم

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳/۰۱/۲۹
داود احمدپور

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی