دست‌نوشته‌های کمیل

بایگانی
آخرین مطالب

تاثیر نگاه

جمعه, ۳۰ دی ۱۴۰۱، ۰۱:۵۲ ب.ظ

 

بسم الله الرحمن الرحیم

دو نفر که کارشان تردستی بود در رستورانی برنامه تفریحی اجرا می‌کردند. یکی از آنها موفق و دیگری در جذب تماشاگر ناکام بود. روزی شعبده باز ناموفق از دوست خود پرسید: چه رازی در این نهفته است که همه تماشاگران تو را دوست دارند؟ در حالی که خودت اذعان داری که کار من از تو بهتر و حرفه ای تر است . شعبده باز موفق جواب داد: از تو سؤالی دارم و آن این‌که احساست درباره‌ی کسانی که شب‌ها دورت جمع می‌شوند و به کارهایت چشم می‌دوزند ، چیست؟ شعبده‌باز ناموفق گفت: به آنها احساسی ندارم و فکر می‌کنم که عده‌ای بیکار پولدار دور من جمع شده‌اند و من مجبورم برای چندرغاز آنها را بخندانم. 

شعبده‌باز موفق گفت: اما می‌دانی احساس من درباره تماشاچیان چیست؟ احساسم این است که دائم به خود می‌گویم اگر این آدم‌های نازنین پولشان را صرف دیدن و شنیدن حرف های من نمی‌کردند چه اتفاقی می‌افتاد؟ با این طرز فکر زندگی خود را مدیون آنها احســاس می‌کنم و در نتیجه همه آنها را دوست دارم و این علاقه صمیمانه است که بر دل آنها می‌نشیند و نظاره‌گر کارهایم می‌شوند.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱/۱۰/۳۰
داود احمدپور

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی