دست‌نوشته‌های کمیل

بایگانی
آخرین مطالب

شهید باکری 5

چهارشنبه, ۲۸ مهر ۱۴۰۰، ۱۲:۱۴ ق.ظ

 

بسم الله الرحمن الرحیم

بعد از شهادت حمید، مهدی تا مدتها در منطقـة عملیـاتی خیبـر مانـد. در ایـن مدت، رطوبت شدید منطقه، او را دچار درد پا کرد. بعد از بازگشت به عقبه، تا مدتها پایش را در تنور داغ میگذاشت تا درد پایش تسکین یابد.
اسفند ماه ،1363یک سال پس از شهادت حمید، به زیارت امام خمینی رفت. او در آنجا از آیت االله خامنه ای خواهش میکند که از امام بخواهد دعـا کنـد تـا شـهید شود. مهـدی در وصـیتنامه اش نوشـته اسـت: »خـدایا! چـه قـدر دوسـتداشـتنی و پرستیدنی هستی! هیهات که نفهمیدم.
چه قدر لذتبخش است انسان آمـادة دیـدار رب اش باشد؛ اما چه کنم که تهیدستم؟ خدایا!تو قبولم کن. دوست دارم وقتی شهید
میشوم، جسدم پیدا نشود تا حتی یک وجب از خاک این دنیا را اشغال نکنم.

خدایا! مرا پاکیزه بپذیر«.
در روزهای آخر اسفند ماه ،1363عملیات بـدر آغـاز شـد. اولـین گـردان لشـکر عاشورا بسرعت از دجله میگذرد و به قلب دشمن یورش میبرد.

تا دمیدن سپیده، نیروهای لشکر عاشورا، پل نفر رو بر روی دجله نصب میکنند.
هنوز ساعتی از صبح نگذشته، در بیسیمهای ارتش بعثی عراق، داد و هوار صدام بلند میشود که نیروهایش را به مقاومت در برابر شیرمردان لشکر عاشورا دعوت میکند.
مهدی و نیروهایش، ضربات مهلکی بر ارتش عراق میزنند. در روز 25اسفندماه، مهـدی و شـمار انـدکی از نیروهـای جـان بـر کـفاش، بـا خمپـارة 60و کـلاش و آر،پی،جی در برابر نیروهای تا بنِ دندان مسلحِ عراقی مقاومت میکنند.
در قرارگاه کربلا، فرماندهان ارشد سپاه کوشش فراوانی برای راضی کردن مهـدی به بازگشت به عقبه میکنند؛ اما مهدی به پیامهـای بیسـیم و پیکهـایی کـه دم بـه ساعت او را به عقب فرا میخواندنـد، تـوجهی نمـیکنـد. در لحظـات آخـر، مهـدی، راکت انداز آر،پی، جی هفت بر دوش، به دشمن حمله میکنـد. گلولـه ای بـه سـرش میخورد و بسختی مجروح میشود.
بسیجیها، فرمانده رشیدشان را به قایق میرسانند. مهدی، غرق در خـون، بـرای آخرین بار به آنها نگاه میکند. قایق از ساحل جدا میشود. علیرضا تندرو، قایق را به سرعت به سوی عقـب مـیبـرد؛ امـا در میانـة راه ناگهـان مهـدی و علیرضـا، آمـاج گلوله های دشمن قرار مـیگیرنـد و بعـد موشـکی زوزه کشـان در دل قـایق منفجـر میشود و پیکر نیمه جان مهدی و علیرضا راهی اعماقِ دریاها میشود

 

 

 

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۰/۰۷/۲۸
داود احمدپور

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی