دست‌نوشته‌های کمیل

بایگانی
آخرین مطالب

سید ازادگان(3)

يكشنبه, ۲۶ مرداد ۱۳۹۹، ۱۰:۴۱ ق.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

عراقی ها تصمیم قطعی به کشتن من داشتم لذا مرا در وزارت دفاع از جمع جدا کردند و به یک پادگان نظامی که اسیر ایرانی هم آنجا نبود بردند دیدم اینجا به معنای واقعی آخر خط از جایتان خالی از صبح که بلند میشدم نماز می خواندم تا ظهر سه دقیقه بین نمازهایم فاصله نمی گذاشتم نماز تا ظهر و ظهر هم نیم ساعتی چرت میزدم و بعد از آن نماز می خواندند تا غروب بعد از نماز مغرب تا ده شب هم نماز می خواندم آنجا کسانی بودند که با ایرانی سر و کار نداشتند غذا را برایم با لگد می آوردند خیلی برخورد بدی داشتند سه روز که سلول هم انفرادی بود و یک روزنه‌ای داشت نگهبان دید صبح رد می‌شود من دارم نماز می‌خوانم یک ساعت دیگر دو ساعت دیگر هم همینطور از روز سوم غذا را دودستی گذاشت جلوی من شب چهارم و پنجم در را باز کرد و آمد خیلی مودب گفت انت زاهد عابدی تو زاهدی چی هستی گفت ما شنیدیم ایرانی‌ها مجوسن و آتش بپرستند تورا از کجا به نام ایرانی آوردند گفتم به هر حال اگر ایرانی ها مجوس هستند من هم مجوس هستم و اگر نماز می‌خوانند من هم نماز می خوانم از روز دوم که دید نمازم قطع نمی‌شود خجالت کشید که با من آن گونه برخورد کند از آن شبی که به من گفت انت زاهد  انت عابد دیگر می آمد در سلول را دو سه ساعت باز می‌گذاشت که هر وقت می‌خواهم بروم دستشویی و وضو بگیرم برای نماز رفتار اینها را عوض کرد

 بعد از ۱۶ روز صحنه عوض شد مرا دوباره بردند به وزارت دفاع مسئول زندان وزارت دفاع تیمسار رفیق یک وحشی به تمام معنا بود علی عرب که مترجم بود گفت حاجی تیمسار قاسم گفت علی را کشت این چی شد که تو زنده برگشتی تیمسار رفیق مرا خاص دیدم وحشی بازی های گذشته را کنار گذاشته خیلی مودب برخورد کرد به من گفت تو بنی‌صدر را می‌شناسی گفتم بله گفت اینها را  می‌خواستندتو را بکشند و من چون دیدم تو سیدی و سادات اولاد پیغمبر هم عرب هستند راضی نشدم تو را بکشند گفتم این که دارد می گوید کشک است اینها در گذشته سید ها را لای جرز می‌گذاشتند و جوانان ایشان را هم تیرباران کردند توی فکر بودم ببینم از کجا سرنخی در می آید تا گفت بنی صدر فهمیدم که گفتند بنده در قزوین رئیس شورای شهر بودند و بنی صدر با ما در رابطه بوده است

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۰۵/۲۶
داود احمدپور

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی