دست‌نوشته‌های کمیل

بایگانی

چشمانمان را زیبا کنیم(59)

سه شنبه, ۶ خرداد ۱۳۹۹، ۱۱:۵۲ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم
رفتار و سلوک ایشان در محیط خانوادگی چگونه بود؟
در ابتدا باید عرض کنم که ایشان هنگام اقامت در آمریکا ازدواج کردند. مادر همسر دکتر روحیه و مشرب عرفانی داشت و دکتر به دلیل همین ویژگی، علاقه خاصی به این خانم داشتند. شهید چمران از
ازدواج اولشان صاحب چهار فرزند شدند که یکی از آنها در زمان اقامت دکتر در لبنان، در استخر خفه شد و از دنیا رفت و این مسأله اسباب تأثر شدید ایشان شد. خانم دکتر تا مدتی در لبنان بود، اما هنگامی که اوضاع لبنان بحرانی شد، تصمیم گرفت به آمریکا برگردد و از دکتر گلایه کرد که چرا به فکر فرزندانمان نیستید؟ دکتر در پاسخ گفتند، «تمام بچه های جنوب لبنان فرزندان من هستند و من فرقی بین آنها و فرزندان خود نمی بینم.» این خانم بعد از مدتی از دکتر جدا شد. چندی بعد، دکتر به توصیه امام موسی صدر با خانم «غاده جابر» که اهل جنوب لبنان بودند، ازدواج کردند. درمحیط خانواده، مهم ترین ویژگی دکتر این بود که هیچ وقت به همسرشان تکلیف نکردند که حتماً باید از لبنان به ایران بیایند و یا در ایران، همراه ایشان به جبهه بروند و خانم جابر، همه این کارها را براساس میل ورغبت خود انجام می دادند. دکتر در منزل بخش زیادی از کارها را خودشان می کردند. مثلاً به یاد دارم یکی دو بار که به منزلشان رفتم، دیدم دکتر مشغول ظرف شستن هستند. هنگامی که دکتر می خواستند با این خانم ازدواج کنند، خانواده شان که از ثروتمند ترین افراد جنوب لبنان بودند به ایشان گفتند «شما دختری را به همسری انتخاب کرده اید که دست به سیاه و سفید نزده و صبحانه اش را هم حتی خدمتکار در رختخواب برای او می برد و بعد هم اتاقش را مرتب می کند.» دکتر جواب می دهند، ممکن است من نتوانم برای دختر شما خدمتکار بگیرم که این کارها را انجام دهد، اما قول می دهم که خودم همیشه قبل از بیدار شدن ایشان صبحانه اش را آماده و اتاقش را مرتب کنم.» و تا پایان عمر هم به این عهد خودشان پایبند بودند.


از آخرین دیدار خود با شهید چمران چه خاطره ای دارید و تأثیر ایشان را پس از شهادت در زندگی خود چگونه تحلیل می کنید؟
من ایشان را آخرین بار، دو هفته قبل از شهادت در مقر جنگ های نامنظم دیدم. در آن ملاقات قسمت هایی از یک مقاله را که در مورد «شهادت» نوشته بودم، برای ایشان خواندم و دکتر به آرامی اشک می ریختند. در مقطعی که در کنار ایشان به انجام امور محوله مشغول بودم، نکاتی را آموختم که در تمام عمر به کارم خواهند آمد. البته من شاگرد خوبی نبودم، ولی خیلی چیزها از ایشان یاد گرفتم و خدا را شکر می کنم که این فرصت و نعمت را به من ارزانی داشت. تمام کسانی که توانسته اند برای مدت هر چند کوتاهی در کنار شهید چمران باشند، همین تأثیر را از ایشان گرفته اند. انسانی به غایت مخلص، آگاه و مؤمن بودند که به شدت بر دیگران تأثیر می گذاشتند
.
شهادت ایشان هر چند آرزوی قلبی خودشان بود، اما ضایعه جبران ناپذیری برای انقلاب بود و هست. روحش شاد و روانش با صالحان و برگزیدگان محشور باد.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۰۳/۰۶
داود احمدپور

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی