دست‌نوشته‌های کمیل

بایگانی

چشمانمان را زیبا کنیم با دیدن زیبایها(34)

دوشنبه, ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۰۳:۱۹ ق.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

چرا شهید چمران پیشنهاد «ناسا» را نپذیرفت؟ 9 روایت ناخوانده از مجاهد عارف

مروری بر نقاشی های شهید چمران

دکتر چمران برای رسیدن به «حقیقت » تجربه های متعددی را دنبال کرده است. این تجربه ها در زمینه های مختلفی مثل فلسفه، عرفان و دین و حتی «طبیعت » بوده است. خب، بعضی از علوم مثل هندسه هم می تواند وسیله ای برای رسیدن به حقیقت قرار بگیرند. دکتر چمران همه راهها را تجربه می کرد. این بهترین شیوه ای بود که سریعتر هم به نتیجه می رسید. در نگاهی به آثار ایشان می بینیم که دکتر چمران با انتخاب یکسری سمبلها که هدف و رهنمود همه آنها هم یکی است، می خواسته است به نوعی به آن «حقیقت واحد » اشاره کند. به همین دلیل در آثار نقاشی خودش از سمبلهایی مثل «اسب سفید» ، «شمع» و «کبوتر» استفاده کرده است. «شمع »، هم سمبل نور شخصی و شعله است و هم نماد خلوص و شادمانی. «کبوتر » هم سمبل عشق است و هم نماد پیام و رابطه آسمان با زمین. واسطه ای که ما را با عالم بالا پیوند می دهد. در حقیقت کبوتر نمادی از سبکی، بی وزن شدن و نمایشگر روح آزاد شده از جسم است.

یکی از آثار ایشان، تابلوی یک اسب سفید است. «اسب سفید» یک سمبل شناخته شده، هم در فرهنگ ما و هم در فرهنگ بشری است. ما در فرهنگ ایران، رخش و شبدیز را داریم و در فرهنگ اسلامی مان هم «براق و ذوالجناح » را داریم. اسب نمادی از حرکت، عصیان، پویایی و رفتن است. وقتی در یک نگاه کلی، این سه سمبل «اسب « ،» کبوتر » و «شمع » را کنار هم بگذاریم، با مفهوم واحدی از «سمبولیسم »، به عالم دکتر چمران وارد می شویم عالمی که معرف ابعاد عرفانی ایشان است./ راوی: دکتر محمدحسین حلیمی، استاد دانشکده هنرهای زیبای تهران

چمران، نابغه ای نظامی و علمی

دکتر چمران واقعا یک نابغه نظامی و علمی بود. ابتکارهای ایشان در جبهه ها واقعا شگفت انگیز بود. من فقط به دو سه مورد آن اشاره می کنم. یکی از آنها، قصه «خورشیدی هاست». کارخانه فولادسازی اهواز پراز آهن بود و عراقی ها تا نزدیکی آنجا آمده بودند؛ آقای چمران دستور داد بچه ها آهن ها را به طول 180 سانت ببرند و یک گروه صد نفره برای این کار تشکیل داد. بچه های بسیجی و رزمنده، آهن ها را به طور خاصی به هم جوش می دادند و پنج شاخه هایی ساخته می شد که به آن «خورشیدی » می گفتند.

بچه ها شاید بین 30 تا 50 هزار خورشیدی درست کردند و آنها را در مسیری 15 کیلومتری در محل عبور تانکهای عراقی در راه سوسنگرد به اهواز قرار دادند، جایی که عراقی ها از آنجا خیلی فشار می آوردند. با این ابتکار ساده آقای چمران، راه عراقی ها بسته شد و دیگر نتوانستند از آن راه جلو بیایند. این خورشیدی ها در شنی تانکها فرو می رفتند و بدون انفجار آنها را زمین گیر می کردند.

صنایع نظامی جدید ما را پس از انقلاب، دکتر چمران پایه گذاری کرد و به بچه های صنایع دفاع، جرأت کار و خلاقیت داد. با آن درجه علمی بالایی که داشت، آنقدر خاکی و مردمی بود که اصلا بچه های انقلاب و جنگ فاصله ای با او حس نمی کردند. فکر می کردند او، تنها فرمانده آنهاست! شما عکس های او را در همین بنیاد شهید چمران می بینید که چقدر ساده و صمیمی و راحت کنار بچه ها و رزمندگان است. واقعا کمتر از «شهادت » حق چمران نبود./ راوی: دکتر رضا امراللهی، فیزیکدان

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۰۲/۱۵
داود احمدپور

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی