فن بیان در روایتگری نور3
بسم الله الرحمن الرحیم
فن بیان در روایتگری3
یک راوی برای انتقال پیام به انجام ماموریت روایتگری و حضور فعال در انجام تکلیف باید صاحب توانمندی‌های ذیل باشد تا بتواند درصد موفقیت را بالا ببرد و به شرح ذیل است
1-روانشناسی
یکی از عوامل موفقیت برای یک خطیب و راوی لازم است واز آن نه تنها گاهی بلکه متخصص ان نیز باید باشد روان شناسی است این روانشناسی شامل شناخت روحیات مخاطب ، مخاطب دانش‌آموز دانشجو و یا مسجدی و یا کارگران و یا خانم ها و ..... هستند اینها روحیات شان با هم فرق می کند ِلذا راوی با شناخت روحیات آنها احساسی عقلانی و یا حماسی و یا موعظه و..... کدام را باید به کار بگیرد
شناخت کشش ها، مخاطب به کدام سمت و سو کشش دارد به سمت ایثار و جوانمردی یا دنیا طلبی و خودنمایی و با توجه به این شناخت محتوای مدنظر را تعیین باید کرد شناخت گرایش‌ها این جماعت چه گرایش سیاسی دارد گرایش دنیا پرستی و غیره با توجه به آن محتوا آماده کرد
شناخت زمینه اثر پذیری
تاثیر پذیری در طبقات اجتماعی و تقسیم بندی های قومیتی از لحاظ سنی با هم متفاوت است و بر همین اساس تاثیرپذیری محتوای خاص خودش را لازم دارد و شناخت شیوه های اثرگذاری یک راوی باید انواع شیوه های روانشناسی را بداند تا بتواند انگیزه سازی کند حماسی بگوید احساسی عقلانی تاریخی و غیره کدام را بگوید
مثال
در عملیات کربلای ۴ با خیانتی که منافق نفوذی در اطلاعات عملیات انجام داده بود باعث شد تا ما یک عملیات ناکام داشته باشیم واز یک طرف دشمن از این جریان به شدت روحیه بگیرد از یک طرف با وسوسه های شیطانی و زمزمه های شیطانی عده‌ای دلسرد و از طرفی هم مدتی است که مرخصی نرفته اند روحیه ها میدان تاخت و تاز ها توصیه های شیطانی شده بود و ما هم در برابر حکم امام عزیزمان که فرموده بودند در شلمچه عملیات شود قرار گرفته بودیم اطاعت یا مرخصی
سعید نخبه زعیم روحانی گردان حضرت زینب سلام الله علیها است در حالی که کفن به تن کرده پوتینهای را روی دوشش انداخته بود در تاریکی قرارگاه کوثر از لشگر ده سیدالشهدا ع در میدان صبحگاه حاضر شد شروع کرد به رجز خوانی یا حسین گویان و هل من ناصر ینصرنی و غیره را با صدای بلند زمزمه کرد بچه‌های بسیج در میدان حضور یافتند جستجوی ماجرا شد شدند حاج آقا گفت
من می دانم و قرار است عملیات شود و می دانم وقتی مرخصی شده است توبه می کنم از اصرار به مرخصی که انتخاب کرده‌ام تا در عملیات شرکت کنم و می دانم که امام تاکید بر عملیات کرده‌اند حالا هر که خواهان این است که حرف امام را اطاعت کند و بر ندای امام لبیک بگوید ما را همراهی کند جمعیت جمع شد همه شعار می‌دادند از مقر گردان حضرت زینب حرکت شروع شد به سمت میدان صبحگاه لشکرحرکت کردند باید از بین تمام گردان ها رد می‌شدند آرام آرام نیروهای بقیه گردانها هم به این جماعت پیوست سردار حاج علی فضلی می گوید صدای جماعت مرا کنجکاو کرد پیگیر شدم دیدم روحانی جوانی علمدار جماعت است کفن به تن دارد خواسته آنها اعلام آمادگی برای شرکت در عملیات است جمعیت در میدان جمع شدند بعد منتظر سخنرانی من شدند رفتم در مقابل شان گفتم مجاز هستید هر که می‌خواهد برود مرخصی برود مرخصی ازاد است و هر که می‌خواهد بماند با هم میروم عملیات من رویم را برمیگردانم هر که می‌خواهد برود برود هر که می‌خواهد بمانداماده عملیات شود پشت به جماعت شدم منتظر شدم بعد متوجه شدم کسی میدان را ترک نکرد و بعد از این ماجرا شهید جواد رسولی با یک تک بیتی شروع کرد به مداحی بعد از آن حاج علی فضلی رفتند قرارگاه اعلام آمادگی لشکر را برای انجام عملیات را به قرارگاه گفت شهید نخبه زعیم شب اول با پرچم پیروزی روی خاکریز نون شکل به شهادت رسید
وارد کلاس شدم تا برای دانش آموزان روایت کنم پسران دبیرستانی هستند تابع و سر به زیر نیستند و بعد از سلام و معرفی خودم به آنها یک شرط گذاشتم بچه ها هم من و هم شما مجبور هستیم تا پایان این ساعت کلاس باهم باشیم لذا برای کار خودم یک شرط می گذارم و آن این است که من مطلبی را آماده کرده ام تقدیم می‌کنم اگر برای شما فایده داشت نوش جان تان ولی اگر فایده نداشت شما معترض شدید من خسارت می‌دهم برای اینکه بتوانید ادعای خسارت کنید باید سند ارائه کنید و خسارت بگیرید تا پایان کلاس بچه‌ها سراپا گوش شدند و من هم به صورت دسته بندی خاطرات قابل فهم و هدفمند و هم سو با دانش آموزان را ارائه کردم پایان جلسه گفتم مدعی کیست کسی ادعا نکرد هیچ بلکه خاطرات شهدا انها رابه وجد اوردبود
