بنام خدا
نیروهای بعثی برای در امان نگه داشتن خود در برابر عملیاتهای ما یکی از کارهای که میکردند میادین وسیع مین را در برابر خود بین ما و خودشان احداث میکردند مینهای ضد نفر ضد خودرو منور و ...
بنام خدا
نیروهای بعثی برای در امان نگه داشتن خود در برابر عملیاتهای ما یکی از کارهای که میکردند میادین وسیع مین را در برابر خود بین ما و خودشان احداث میکردند مینهای ضد نفر ضد خودرو منور و ...
بنام خدا
چند روز قبل از عملیات فتح المبین به دستور فرمانده تیپ کل نیروهای در سالنی در شمال غربی میدان صبحگاه دوکوهه جمع شدند و فرمانده تیپ برای نیرو های تحت امرش سخنرانی کرد وی در رابطه با اهمیت عملیات و امید امام به ما سخن گفت در میان صحبتهایش
بنام خدا
اسفند سال 60 بود در حال اماده شدن برای عملیات فتح المبین بودیم پادگان دوکوهه پر بود از نیروهای بسیجی در غالب تیپهای امام حسین ع و ثار الله ع و ولی عصرعج و محمد رسول الله علیها السلام
یکی از مشکلات ما توی پادگان دوکوهه حمام بود ساختمان
«با حاج احمد متوسلیان تا 16 تیر (3)
اول اسفند سال 60 بود صد نفر نیروی اعزام مجدد از تهران عازم اهواز شدیم اعزام مجدد به کسانی میگفتنند که قبلا در جبهه بوده و تیر و ترکش دیده است لذا اینها هم قیمت بالایی داشتند و خریدار داشتند از تهران عازم شدیم رفتیم اهواز دانشگاه جندی شاهپور که
«با حاج احمد متوسلیان (2)
حاج احمد متوسلیان، هر روز صبح بچهها را همراه تجهیزات انفرادی، از کوهها بالا میبرد، و بعد باید پا مرغی سربالایی را میرفتیم و خودش هم همیشه در ردیف اول بود.
با حاج احمد متوسلیان
متأسفانه چهره برادر احمد را خشن ترسیم کردهاند. حاج احمد آنقدر مهربان بود که وقتی برای کوچکترین نیرویش، اتفاقی میافتاد، همه شهر را به دنبالش میگشت. فرمانده و غیر آن،